نتایج جستجوی عبارت «روستای کارگاه» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق می‌دانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. شش‌ساله که شد به مدرسه رفت...
خاطره ای از شهید فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای الله مراد مقصودی خاطره‌ای از شهید خاکباز فیروزی از رزمندگان عزیز روستای خواجه جمالی نقل می‌کند: ایشان نیروی بسیار زرنگ و خوبی بود‌، موقعی بلند شد تا با آر‌پی‌جی به تانک دشمن حمله کند‌، تیر به بازویش خورد و مجروح شد‌، من به سراغش رفتم‌، دیدم به گونی‌های سنگر تکیه داده و دارد گریه می‌کند‌. با او شوخی کردم‌، گفتم: عجب رزمنده‌ای، حالا آمده‌ای بجنگی‌؟! تو که با یک تیر داری گریه می کنی‌، پس چطور می‌خواهی از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید افراسیاب اشناگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید افراسیاب اشناگر »
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا. (سوره احزاب، آیه 22 ) وقتی در بهار پرواز قشنگ پروانه‌ها را به تماشا می‌نشینی، خاطره صدها پروانه عاشق که با دیدن لاله‌های پرپر شده‌ انقلاب اسلامی خود نیز سوختن و به خاکستر شدند، بر سینه‌ات سنگینی می‌کند. شهید افراسیاب آشناگر یکی از همین پروانه‌ها بود که 3/1/1340 در نخستین روزهای بهاری در روستای کوشکک از توابع شهرستان نی‌ریز میان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
گل وجود حسین در میان خانواده‌ای شکفت که وجود خدا را در سکوت صحراها و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده احساس کرده و جانشان مملو از ایمان به خدای بزرگ و اهل‌بیت(ع) لبریز بود. حسین در تاریخ 11/5/ 1342 در جمع عشایر علیخانی ـ طایفه عرب غنی ـ دیده به جهان گشود و دوران کودکی را همواره در کنار پدر و مادر به آشنایی با محیط اطراف خود سپری نمود. در سال 1349 در روستای اسلام...
زندگینامه جانباز سید صدرالدین ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
سید صدرالدین ابطحی فرزند سید ابراهیم، در تاریخ 10/5/1341 در خانواده‌ای از سادات ابطحی، مذهبی و متدین در روستای دهمورد دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را از طریق نهضت سواد آموزی فرا گرفت و همزمان به فعالیتهای کشاورزی در کنار خانواده مشغول گردید.‌ برای گذراندن خدمت مقدس سربازی به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و پس از اتمام دوره آموزشی عازم میادین نبرد حق علیه باطل شد. در جبهه همراه با دیگر رزمندگان اسلام مردانه با متجاوزین...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
علی‌اکبر، از سلاله لاله‌های سرخ سرزمین دلاور خیز ایران اسلامی بود که به دنبال برادر در خون نشسته خود «علی‌اصغر» سر در راه خدا نهاد و بی‌صبرانه مسیر تعالی را طی کرد. وی در تاریخ ۱۳۴۴/۶/۱ در روستای مشکان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و آداب مسلمان زیستن را در دامان پاک مادر و آغوش مهربان پدر فراگرفت. شش‌ساله بود که روانه دبستان ابتدایی شهید آیت مشکان شد و دوره پنج‌ساله ابتدائی را با موفقیت پشت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینه‌شان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز، ‌میان خانواده‌ای متدین شکفت و رایحه دل‌انگیز‌اش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
سال ۱۶/۸/۱۳۴۶ طلوع خورشید وجود محمدعلی در فضای پاییزی روستای مشکان نی‌ریز، بهاری دیگر را به ارمغان آورد. خندان و شادمان دوران زیبای کودکی را در طبیعت باصفای روستا سپری کرد. اولین گام‌های فراگیری دانش را به‌سوی دبستان شهید آیت مشکان برداشت و با دریافت مدرک پایان ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف شد. سپس آستین همت را بالا زده و در شغل کارگری به تأمین نیازمندی خانواده مشغول شد. محمدعلی فردی باایمان، متقی و مؤمن بود. با پدر و مادر...